به جُرم سقوط
از آرزوهایم
عقلم مرا
محکوم به سکوت کرد...
به جُرم سقوط
از آرزوهایم
عقلم مرا
محکوم به سکوت کرد...
تو خوابم بیای
به یادم بیارنت
خاطراتمون بیاد تو ذهنم
بغض گلومو بگیره
خفه بشم
لال بمونم
جلوی درد نبودنت کم نمیارم
من با درد حال میکنم
واقعی تر از دوست داشتنته...
همونقدر برای دوست داشتنت مغرور و لجباز بودم
همونقدرم برای حذف کردنت مغرور و لجبازم
